اپیزود چهاردهم چکاوا، اوشین
اپیزود چهاردهم چکاوا سالهای دور از خانه اصولاً ماندگار شدن یک اثر هنری، خصوصاً در حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون، میتونه به عوامل زیادی مربوط باشه. مثلاً اینکه در زمان خودش باشه و تو زمانی که باید، پخش بشه یا اینکه بازیگرهایی که تناسب بیشتری با نقش دارند انتخاب بشند، یا به طور کلی عوامل پشت صحنه یک دست باشند و به سمت یک هدف مشخص پیش برند. یا مثلاً اینکه اثر، همسو با دغدغههای اجتماعی مردم باشه. اما در نهایت تمام اینها، که می تونند یک اثر هنری رو منسجم و سرپا نگه دارند، بدون تاثیر گذار بودن، نمیتونند هیچ کمکی به مهم بودن و موثر بودن اون اثر بکنند. فیلم، سریال، یا به طور کلی هر اثر هنری، در کنار سرگرم کننده بودن، اگر تاثیر گذار نباشند و قشر قابل توجهی از مردم رو درگیر نکنند، در نزدیک شدن به مخاطب موفق نمیشند. از اونجایی که آدمها، با وجود تفاوت فرهنگی، زبانی و اجتماعی که با هم دارند، شاید به نظر بیاد که خیلی با آثار بین المللی و متفاوت از اقلیم و سرزمین خودشون نمی تونند ارتباط برقرار کنند، ولی در حقیقت، تجربه نشون داده که بزرگترین وجوه هنر، احساس و ادراکه و احساس و ادراک مرز و جغرافیا نمیشناسه و انسان ها رو با تمام تفاوت ها و تمایزاتی که دارند به هم نزدیک می کنه. اما یک اثر هنری در قالب فیلم، نمایش یا سریال، وقتی خیلی به مخاطب نزدیک میشه، که بار دراماتیک پیدا کنه و برای تماشاگر سمپاتی و دلبستگی ایجاد کنه، که بیننده بتونه خودش رو جای شخصیت های اثر بذاره و تمام لحظه ها و موقعیت ها را درک کنه. از اونجایی که فرهنگ ایرانی، از همون روزهای اول تمدن، به هنر آغشته بوده؛ شنیدن قصه و حکایتِ زندگی آدمها، حتی در دوره سخت و دردناک جنگ هم براشون جذابیت داشت. تقریبا میشه گفت سالهای آخر جنگ ایران و عراق بود، زمانی که مردم ایران دلشون به دوتا شبکه تلویزیونی یک و دو خوش بود و شنبه های سال ۱۳۶۵ براشون حس و حال دیگه ای رو رقم می زد. اگه زیاد اهل فیلم و سریال باشید، حتما در جریان هستید که سینما و تلویزیون سرزمین متمدن و پر رمز و راز ژاپن، یکی از بهترین صنعت های فیلم و سریال سازی غنی در جهانه. سرزمین کارگردانهای نامدار و درخشانی مثل آکیرا کوروساوا و هایائو میازاکی که تاثیرات مهم و بسزایی در صنعت فیلم و سریال در جهان گذاشتند و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. اما شبکه دو با پخش سریالی به اسم سالهای دور از خانه، که در ایران به اسم اوشین مشهور شد، مخاطب های زیادی رو در سراسر ایران با هر سلیقه ای، شنبه شب ها به مدت 45 دقیقه پای تلویزیون مینشوند و با قصه تاثیرگذاری که داشت سرگرمشون می کرد این سریال پرطرفدار 77 قسمتی، حکایت دختری در دهه اول قرن بیستم میلادی بود، که در یک منطقه روستایی از سرزمین ژاپن، با فقر شدیدی دست و پنجه نرم میکرد. طوری که پدرش در کودکی اون رو با یک کیسه برنج تاخت می زنه و بالاخره اوشین با طی کردن مصیبت ها و درد های بی شمار، مثل از دست دادن پسرش در جنگ و خودکشی همسرش، بعد از گذشت روزهای دشوار، موفق به تاسیس یک فروشگاه زنجیره ای میشه.این اثر و تراژدی، در عرصه سریال سازی، نه تنها در ایران بلکه به طور کلی در آسیا و قسمتی از غرب، چشم های زیادی رو به خودش خیره کرده بود. حس همزاد پنداری زنان با این شخصیت سریالی، به اندازه ای زیاد بود که، اوشین رو الگوی رفتاری و زیستی خودشون قرار داده بودند. این اثر پر مخاطب در بیشتر از 60 کشور در جهان پخش شد و طرفدار های زیادی رو به خودش اختصاص داده بود.این سریال ژاپنی، یک درام تلویزیونی صبحگاهی بود، که در 297 قسمت 15 دقیقه ای، به مدت یک سال، از شبکه NHK پخش میشد. این سریال، یکی پربیننده ترین سریال های کشور ژاپن در تمام دوران بود، که با زیرنویس های انگلیسی تا عربی روی آنتن های تلویزیون ۶۸ کشور مختلف رفت و نامش رو برای همیشه در هنر جهان موندگار کرد. تهیه کنندگی این سریال رو، یوکیکو اوکاموتو به عهده گرفته بود و جالبه بدونید که، به دلیل اپیزود های زیادی که سریال داشت، شش کارگردان متفاوت این سریال رو کارگردانی کردند. موسیقی تیتراژ این اثر، که به دست کوئیچی ساکادا ساخته شده بود، به دلیل آهنگ بی نظیری که داشت، حسابی در جهان گل کرد.هر چقدر هم که فرهنگ کشورهای آسیایی، اروپایی و آمریکایی با هم متفاوت باشه، اما چون این اثر و سریال، به مقوله های مهم و مشترکی مثل عشق، ایثار، ایستادگی و بخشش می پرداخت، با احساسات زیادی از سمت تماشاگران جهانی روبرو شد، و اینکه فرهنگ کشور ژاپن رو که یکی از زیباترین و منحصر به فرد ترین فرهنگ های جهان است رو با دنیا آشنا کرد. یکی از مهمترین ویژگیهای این سریال به تصویر کشیدنِ نوسان های شدید اقتصادی بود و دلیل استقبال مردم ژاپن، مقابله این سریال با مصرف گرایی های بیش از ...