شبِ پنجاه و نهم
حکایات روایت شده در این قسمت: باقیِ حکایتِ ملک نعمان و فرزندانِ او، شرکان و ضوء المکان در خوانشَ شبِ پنجاه و نهم، عبارتِ چون ملِک او را بدید خونِ برادری به جوش آمد و مهرش اندر دل جای گرفت را تصحیح کرده و به جایِ آن خواندم، ملِک شرکان که خواهرِ کوچکتر را هیچگاه ندیده بود و نمیشناخت، چون نزهت الزمان در برابرش آمد، مهرش اندر در جای گرفت.