اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید ۲۳۶

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۳۶فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن اگر آن طاير قدسی ز درم بازآيد عمر بگذشته به پيرانه‌سرم بازآيد دارم اميد بر اين اشک چو باران که دگر برق دولت که برفت از نظرم بازآيد آن که تاج سر من خاک کف پايش بود از خدا می‌طلبم تا (پادشاهی بکنم گر) به سرم بازآيد خواهم اندر (پی او) عقبش رفت و به ياران عزيز شخصم ار بازنيايد خبرم بازآيد گر نثار قدم يار گرامی نکنم گوهر جان به چه کار دگرم بازآيد کوس نودولتی از بام سعادت بزنم گر ببينم که مه نوسفرم بازآيد مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح ور نه گر بشنود آه سحرم بازآيد آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ همتی تا به سلامت ز درم بازآيد Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Om Podcasten

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم. _ من فرزین رنجبر هستم.