برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز ۲۶۵

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۶۵فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان برنيامد از تمنای لبت کامم هنوز بر اميد جام لعلت دردی‌آشامم هنوز روز اول رفت دينم در سر زلفين تو تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز ساقيا يک جرعه‌ ده زان آب آتشگون که من در ميان پختگان عشق او خامم هنوز از خطا گفتم شبی (موی) زلف تو را مشک ختن می‌زند هر لحظه تيغی مو بر اندامم هنوز پرتو روی تو (را) تا در خلوتم ديد آفتاب می‌رود (می‌دود) چون سايه هر دم بر در و بامم هنوز نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان می‌آيد از نامم هنوز در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت جرعه‌ی جامی که من مدهوش آن جامم هنوز ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام (دل) جان جان به غم‌هايش (یغمایت) سپردم نيست آرامم هنوز در قلم آورد حافظ قصه‌ی لعل (لبت) لبش آب حيوان می‌رود هر دم ز اقلامم هنوزSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Om Podcasten

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم. _ من فرزین رنجبر هستم.