زهی خجسته زمانی که یار بازآید ۲۳۵

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۳۵مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلنزهی خجسته زمانی که يار بازآيدبه کام (دلشدگان) غمزدگان غمگسار بازآيدبه پيش (شاه) خيل خيالش کشيدم ابلق چشمبدان اميد که آن شهسوار بازآيداگر نه در خم چوگان او رود سر منز سر (چه گویم) نگويم و سر خود چه کار بازآيد؟مقيم بر سر راهش نشسته‌ام چون گردبدان هوس که بدين رهگذار بازآيددلی که با سر زلفين او قراری (کرد، بست) دادگمان مبر که (در آن) بدان دل قرار بازآيدچه جورها که کشيدند بلبلان از دیبه بوی آن که دگر نوبهار بازآيد(سرشک من نزند موج بر کنار چو بحراگر میان وی‌ام در کنار بازآیددر انتظار (کمندش) خدنگش همی پرد دل صیدبدان هوس که به رسم شکار بازآید)ز نقش‌بند قضا هست اميد آن حافظکه همچو سرو به دستم(ت) نگار بازآيدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Om Podcasten

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم. _ من فرزین رنجبر هستم.