تولد زرافه

✍️ نوشته‌ی مرجان صادقی

🎙 قصه‌گو: یاشار ابراهیمی

👩‍🎨 تصویرگر: نیلوفر برومند


بخشی از داستان:

«روز تولد زرافه، کی شال‌گردن می‌بافه؟»

گنجشکه از همه پرسید. ازین شاخه به اون شاخه پرید.

کرگدن گفت:«برای گردن دراز زرافه، کسی هست شال‌گردن ببافه؟»

بعد شاخشو مالید به شاخه، گفت که حالشو نداره.

گنجشکه داد زد:

-زرافه که تندتند زکامه، کی براش شال‌گردن می‌بافه؟

خرسه گفت: «من یه وجب می‌بافم».

کاموا رو از نوک گنجشکه گرفت و سر انداخت.

یه انگشت و دو انگشت. قرمز و زرد و دونه درشت. خمیازه کشید و پشتشو مالید به درخت پشت.


متن کامل قصه را این‌جا بخوانید


💈 وبسایت آی‌قصه: iGhe3.com

💈 اینستاگرام آی‌قصه: Instagram.com/iGhe3

💈 تلگرام آی‌قصه: t.me/iGhe3

💈 ایمیل آی‌قصه: iGhe3.box@gmail.com

Om Podcasten

آی‌قصه؛ جایی برای قصه گفتن و قصه شنفتن! www.iGhe3.com