Mr. Harrison Is Embarrassin'! | مدرسه از کار افتاده

In this story, everything seems to  be on the fritz, including the teachers! Luckily, Mr. Harrison, the  tech guy at Ella Mentry School, can fix anything: computers, phones,  pencil sharpeners. He can also build anything, like a solar-powered  umbrella! But when the power goes out in the school, everyone is yelling  and screaming and freaking out in the dark. Can Mr. Harrison save the  day before there’s total chaos? این پادکست داستانی ترجمه شده به فارسی درباره یک مدرسه است که وقتی برق مدرسه می‌رود یکی از معلم‌ها ناپدید می‌شود. معلم‌ها از نخوردن قهوه تبدیل به زامبی می‌شوند. بچه‌ها باید مدرسه را برای بازدید خانم المنتری آماده کنند. بچه‌ها درمورد نام واقعی آقای هریسون کنجکاو هساند. بالاخره جشن سالگرد تولد مدرسه آغاز می‌شود و خانم الامنتری برای بچه‌ها سخنرانی می‌کند که چراغهای سالن خاموش می‌شود. بچه‌ها متوجه می‌شوند که خانم منتری گم شده و کمی بعد متوجه می‌شوند او در سوراخی که توسط یک سنجاب حفر شده افتاده است. آقای هریسون از چندتا از بچه‌ها می‌خواهد که به درون سوراخ بروند و به خانم منتری برای بیرون آمدن کمک کنند. خانم الامنتری از سوراخ بیرون می‌رود اما قسمتی از سوراخ فرو می‌ریزد و بچه‌هادر سوراخ محبوس می‌شوند. در انتها آقای هریسون به کمک نیروی کمکی بچه‌ها را نجات می‌دهد. این داستان قسمتی از یک مجموعه داستان هست که می توانید قسمت های دیگر آن را در همین پادکست بشنوید. در زمانی که این قصه را تعریف کردم شادی به تازگی به کلاس دوم رفته و همزمان به علت بیماری کرونا مدارس بصورت غیر حضوری برگزار می شود. در داستان نیست بچه ها دانش آموز کلاس دوم هستند. با این قصه ها می خواستم شادی کمی بیشتر در فضای مدرسه قرار بگیرد.

Om Podcasten

I read stories at night for my daughter Shadi. Maybe children in different parts of the world, like Shadi, are eager to hear these stories and when they hear these stories, they laugh, think and sleep in peace. This collection of stories has become more of a podcast with the intention that Shadi can listen to my story and voice again in the nights and days when I am not there. شبها برای شادی دخترم قصه هایی می خوانم. شاید بچه هایی در جاهای مختلف دنیا مثل شادی مشتاق شنیدن این قصه ها باشند و با شنیدن این قصه ها بخندند، فکر کنند و در آرامش بخوابند.