من آن مرغم که هر شام و سحرگاه - حافظ شیرازی

من آن مرغم که هر شام و سحرگاهز بام عرش می‌آید صفیرمغزل کاملمزن بر دل ز نوک غمزه تیرمکه پیش چشم بیمارت بمیرمنصاب حسن در حد کمال استزکاتم ده که مسکین و فقیرمچو طفلان تا کی ای زاهد فریبیبه سیب بوستان و شهد و شیرمچنان پر شد فضای سینه از دوستکه فکر خویش گم شد از ضمیرمقدح پر کن که من در دولت عشقجوان بخت جهانم گر چه پیرمقراری بسته‌ام با می فروشانکه روز غم به جز ساغر نگیرممبادا جز حساب مطرب و میاگر نقشی کشد کلک دبیرمدر این غوغا که کس کس را نپرسدمن از پیر مغان منت پذیرمخوشا آن دم کز استغنای مستیفراغت باشد از شاه و وزیرممن آن مرغم که هر شام و سحرگاهز بام عرش می‌آید صفیرمچو حافظ گنج او در سینه دارماگر چه مدعی بیند حقیرمبقلم: علی منهاجبکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Com

Om Podcasten

در این کانال ضمن دکلمه و تفسیر ابیات شعرای نامدار، تفسیر اشعار دیوان شمس تبریزی، دکلمه غزلیات، حکایات مثنوی معنوی، مجالس سبعه، مقالات شمس تبریزی و منتخب از فیه ما فیه حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی را نیز نشر خواهیم نمود. درور سایت شعرستان Shaeristan.Com