EP58 I شادیِ رفته

یه بچه بودم که از دوچرخه افتاده و زانوهاش زخمی شده، دور زخم هام ستاره کشیدی و منو به از یک مصرعِ ناقص به یه رمانی تبدیل کردی که آغازش اشک بود و پایانش رفتن.

Om Podcasten

بگذار در خلسه ای پوشیده از برزخ که آغشته است به عشق و تنهایی حرف هایی بزنیم و سکوت های مطلق را بشکنیم